معنی منزل هکاردن - جستجوی لغت در جدول جو
منزل هکاردن
اتراق کردن
ادامه...
اتراق کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر منزل کردن
منزل کردن
((مَ زِ. کَ دَ))
اقامت کردن، ساکن شدن
ادامه...
اقامت کردن، ساکن شدن
فرهنگ فارسی معین
منزل کردن
اقامت کردن، منزل گرفتن، خانه گرفتن، ماوا گرفتن، سکنا گزیدن
ادامه...
اقامت کردن، منزل گرفتن، خانه گرفتن، ماوا گرفتن، سکنا گزیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مزه هکاردن
مزه دادن، خوش مزه بودن
ادامه...
مزه دادن، خوش مزه بودن
فرهنگ گویش مازندرانی
مکز هکاردن
پرهیز هکردن، دوری کردن، خودداری کردن
ادامه...
پرهیز هکردن، دوری کردن، خودداری کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
منت هکاردن
سرزنش کردن، نصیحت کردن
ادامه...
سرزنش کردن، نصیحت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
نال هکاردن
نعل کردن ستور
ادامه...
نعل کردن ستور
فرهنگ گویش مازندرانی
نئل هکاردن
کژ کردن، خم کردن به سویی، مایل کردن
ادامه...
کژ کردن، خم کردن به سویی، مایل کردن
فرهنگ گویش مازندرانی